مهدی در نگاه عشق

آرمان انتظار را به دوش می کشیم و به ترنم آوای ظهور سرخوشیم

مهدی در نگاه عشق

آرمان انتظار را به دوش می کشیم و به ترنم آوای ظهور سرخوشیم

در پرده رازی نهانی ، نقش است بر لوح محفوظ

شب رفت ای صبح زخمی ، کز راه یاری بیاید     با سوختن ، ساختنها ، تا شب شکاری بیاید

گلها به گلشن شکفتند ، از یار گفتند و گفتند         گل از گلم می شکوفد گر غمگساری بیاید

ای دل هوای خزانیت ، دارد سر برگ ریزان     کن صبر تا زین صبوری ، رنگین بهاری بیاید

بنگر طلوع عدالت ، تابنده از مشرق عشق          پندار را پرده برگیر ، تا پرده برداری بیاید

ره را حدیثی ست پر شور ، از مقصد ما مپرسید    این موج ساحل ندارد ، تا برکناری بیاید

در پرده رازی نهانی ، نقش است بر لوح محفوظ    نتوانمش کرد تحریر ، تا زرنگاری بیاید .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد